مجتبی امانی رئیس پیشین دفتر حافظ منافع ایران در مصر
رویکرد منافقانه مقامهای شیخ نشین امارات متحده عربی در نوع تعامل با کشورمان مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه سابقهای دیرین دارد. مقامهای ابوظبی در طول همه سالهای پس از انقلاب در حالی که از تعامل خوب با تهران سخن میگویند در پشت پرده با دشمنان کشورمان زد و بند داشته و اهداف پشت پرده خود را دنبال میکنند. در موضوع پرونده هستهای ایران هم این موضوع صادق است. اما از میان مقامهای این شیخ نشین عربی، طی سالیان اخیر نام دو نفر در بیان مواضع ضد ایرانی بیشتر بر سر زبانهاست؛ ضاحی خلفان، فرمانده نیروهای پلیس دبی و انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجی. در آخرین مورد، اظهارات سه روز پیش قرقاش درباره ایران خبرساز شد. وی در گفتوگو با شبکه «سیاِنبیسی» آمریکا ضمن نسبت دادن اتهامهایی به کشورمان در رابطه با حمله به دو نفتکش سعودی در بندر «الفجیره» و بی ثبات سازی منطقه، در عین حال مدعی شد ابوظبی به دنبال روابط خوب با تهران است! نقش ائتلاف سعودی – اماراتی در بیشتر بحران های منطقه مشهود است. حال چه میشود که دولت امارات به خود اجازه میدهد هر از چند گاهی چنین اتهامهایی علیه کشورمان مطرح کند؟
مهمترین متغیر تأثیرگذار در جهتدهی به سیاست خارجی این شیخ نشین حاشیه جنوبی خلیج فارس در نوع رابطه با همسایه شمالیاش را باید در ائتلافهای جهانی و منطقه ای یافت. ابوظبی همانند ریاض منافع خود را در همراهی با آمریکا یافته و در پازل غرب عمل میکند، در بسیاری از مواقع مجبور به تبعیت از دستورات صادره از واشنگتن است. نمودار سینوسی موجود در تعامل ابوظبی با تهران هم از همین مسئله نشأت میگیرد؛ یعنی هر گاه گشایشی در نوع رابطه آمریکا و ایران ایجاد شده، به تبع آن ابوظبی به همسایه شمالی نزدیک شده و برعکس.
متغیر دیگر مؤثر در نوع رابطه ایران و امارات، رژیم صهیونیستی است. امارات امروز و بر خلاف جریان غالب در افکار عمومی جهان عرب، خود را به عنوان یکی از پیشگامان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مطرح کرده است. این مسئله تا جایی پیش رفته که مرکز اطلاعرسانی فلسطین به نقل از رادیو سراسری رژیم صهیونیستی اعلام کرد تل آویو و ابوظبی بر سر افتتاح سفارت این رژیم در دبی در مهر ماه آینده به توافق رسیدهاند. ابوظبی با پیش بردن پروسه عادی سازی روابط با صهیونیستها تلاش دارد ضمن منحرف کردن افکار عمومی از موضوع فلسطین، ایران را به عنوان چالش نخست جهان اسلام معرفی کند. این دقیقاً بازی در توطئه طراحی شده از سوی غرب و صهیونیستهاست و به مذاق ایران خوشایند نیست. جدا از بحث نزدیکی به رژیم اسرائیل، ابوظبی در پروندههای منطقهای هم رویکردی ضد ایرانی در پیش گرفته و از عراق و سوریه گرفته تا لبنان و یمن در کنار سعودی قرار دارد. امارات همچنین در مورد سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی ادعای ارضی دارد که همه این مسائل به دامنه اختلافها افزوده است.
با این وجود شیوخ اماراتی بر اساس نقشی که برای آنها در قالب کشوری لنگرگاهی تعریف شده، هیچ گاه از تنش مستقیم با ایران استقبال نخواهند کرد. آنها میدانند که در خانه شیشه ای نشسته و زیر پای آنها سست است. رشد و پویایی این شیخ نشین عرب بر بنیاد توسعه هر چه بیشتر ارتباط با دیگر کشورها، گردشگری و ترانزیت کالا و مسافر بنیان نهاده شده است و هرگونه درگیری با ایران میتواند این کشور ذره ای را به قهقرا بکشاند. امارات اگرچه همانند سعودی در نگاه کلان دل خوشی از ایران ندارد، اما با آگاهی از همین واقعیت مجبور به پذیرش نقش محوری تهران در معادلات منطقه ای است. رویکرد دوگانه آنها در قبال کشورمان و لفاظیهای کلامی گاه و بیگاه علیه ایران هم تنها با هدف جلب حمایت طرف غربی صورت میگیرد.
نظر شما